تفسیر جامع :
قوله تعالى: إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ تعداد ماههاى سال در لوح محفوظ پروردگار دوازده است مطابق عدد منازل قمر و پیدایش سال و ماه از وقتى است که خداوند آسمان و زمین را بیافرید و تمام کرات را در فضا قرار داد و در اثر گردش آفتاب و ماه و زمین شب و روز و ماه سال پدیدار شد چهار ماه را از دوازده ماه حرام فرمود براى حکمت و مصلحتى و آنها عبارت از ذیقعده و ذیحجه و محرم و رجب است، اعراب در زمان جاهلیت حرمت اینها را نگاه میداشتند بطوریکه اگر یکى از ایشان قاتل پدر خود را در آن اوقات مشاهده مینمود متعرض قاتل نمىشد و چه بسا این معنا سبب آن میشد که آتش غضب آن شخص فرو مینشست و پس از گذشتن ماههاى حرام دست از قاتل بر میداشت و تجاوز و ستمگرى بیکدیگر نمىنمودند، و عله آنکه محرم را بمحرم نامیدهاند آن بود که قتل و غارت را در آن ماه حرام میدانستند و چون در ماه صفر مرض و باو طاعون در مکه بروز نمود صورتهاى مردم در اثر آن مرض زرد رنگ گشت باین مناسبت آن ماه را صفر نام گذاشتند و در ربیع گیاهان روئیده و درختان سبز میشدند لذا آنماه را بربیع نام برى کردهاند و جمادیرا براى آن میگفتند که چشمههاى آب کم و خشک میگردید رجب گویند چون ترک قتال بود در آنماه شعبان گفتند براى آنکه خیر در آن ماه زیاد بود رمضان میگویند چون گناه و عصیان در آن ترک میشود شوال نام گذاشتهاند بجهه آنکه اعراب از خانهایشان حرکت می نمودند ذیقعده گفتند چه از قتل و غارت باز مى نشستند ذیحجه از آنرو گویند که حج بجا می آوردند.
قوله تعالى: إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیادَهٌ فِی الْکُفْرِ در این آیه بیان میفرماید اعمال و رفتار طایفه اى از کفار را آنها ماههاى حرام را تغییر و تبدیل مینمودند بماههاى دیگر نخستین رسم اعراب آن بود که حرمت ماههاى حرام را طبق آئین حضرت ابراهیم و اسمعیل نگاه میداشتند چه قتال در حرم و ماههاى حرام در آئین آنحضرت حرام بود، بعضى از اعراب چون عادت بقتل و غارت کرده بودند لذا براى آنها دشوار بود در آن مدت از عادت خویش دست بکشند و گاهى هم جنگهائى در آن ماهها رخ میداد که کراهت داشتند آن را تأخیر اندازند تا ماههاى حلال برسد از اینجهت شخصى بنام مالک بن کنانه در موسم حج خطبه قرائت میکرد سپس میگفت چاره نیست در آنچه من حکم مینمایم مرا عیب جوئى نکنید و پاسخ دهید تمام مشرکین فریاد میزدند ما مطیع و فرمانبردار آن حکم هستیم بعد او میگفت محرم را در این سال حلال نمودم و صفر را در عوض آن قرار دادم خداوند میفرماید این فزونى در کفر است و مردم را به نادانى و گمراهى کشاند و سبب میشود حرامى را که خداوند مقرر داشته پایمال کنند و از بین ببرند و حج را ترک نموده و در وقتش بجا نیاورند و خداوند هرگز چنین کافرانى را براه راست هدایت و راهنمائى نخواهد کرد.
نعمانى در کتاب غیبت ذیل آیه إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً از ابو حمزه ثمالى روایت کرد گفت روزى حضور حضرت باقر علیه السّلام شرفیاب شدم جمعى در خدمت حضرت بودند پس از آنکه جماعت متفرق شدند بمن توجه فرموده و اظهار داشتند اى ابا حمزه یکى از محتومات خداوند که هرگز تغیر و تبدیل نمىپذیرد قیام قائم ما حضرت حجت علیه السّلام است و هر کس شک کند در آنچه میگویم خدا را ملاقات میکند در حالى که کافر است، بعد فرمود اسم او اسم من است و کنیهاش کنیه من و هفتمین امام بعد از من است پس از آنکه عالم پر از جور و ستم شده باشد ظهور نموده و پر از عدل و داد مینماید اى ابا حمزه هر که حضرتش را درک نموده ولى تسلیم او نشود بهشت بر او حرام بوده و جهنم جایگاه و منزل آخرت اوست و فرمود کاملترین و واضح ترین بیان قرآن حکیم است که میفرماید إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ و تا آخر آیه را تلاوت نمود و فرمود مراد از شناختن ماههاى سال در دین قیم محرم و صفر و رجب نیست زیرا این اسامى را یهود و نصارى نیز مىشناسند بلکه منظور ائمه دوازدهگانه میباشد که قوام دین بوجود ایشان مرتبط است محرم یعنى امیر المؤمنین علیه السّلام که اسمش على و از نام بزرگ خدا یعنى اعلى مشتق شده همانطور که اسم مبارک پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از محمود که یکى دیگر از اسماء اللّه است اشتقاق یافته و سه ماه حرام بقیه از چهار ماه حرام هم سه نفر دیگر از فرزندان امیر المؤمنین علیه السّلام است که نام آنها نیز على است یکى على بن الحسین زین العابدین دوم على بن موسى الرضا و سوم امام على النقى علیهم السلام است که اسامى ایشان از اسم خداوند متعال مشتق است و این ائمه معصومین ماههاى حرام دوازده برج امامت را تشکیل میدهند.
و نیز بسند دیگرى از داود بن کثیر روایت کرده گفت وقتى در مدینه خدمت حضرت صادق علیه السّلام شرفیاب شدم فرمود چرا کمتر بزیارت ما میآئى حضورش عرضه داشتم براى انجام کارى بکوفه رفته بودم فرمود در کوفه چه کسانى را ملاقات نمودى عرض کردم عموى حضرتت زید را دیدم که بر اسب راهوارى سوار بود و قرآنى در دست گرفته و با صداى بلند میگفت ایمردم از من مسائل خود را به پرسید پیش از آنکه مرا نیابید زیرا در این سینه علوم بسیارى نهفته است تمام احکام قرآنى ناسخ و منسوخ را من میدانم و من آیت الهى در نزد شما هستم، فرمود اى داود مگر احکام دین را فراموش کردهاى؟ و در این بین صدا زد اى سماعه بن مهران مقدارى رطب براى ما بیاور سماعه زنبیلى از رطب و خرماى تازه حضورش آورده حضرت چند عدد میل فرموده و هستههاى آنها را از دهان مبارک بیرون آورده و در زمین کاشت فورا هستهها سبز شده نمو کرده خرم و بارور گردیده و ثمر داد حضرت بدست خویش بدرختى زده خرماى نارسى بر زمین افتاد آنرا بر داشته و شکافت و رشته سفیدى از میان آن بیرون کشیده بدست من داد فرمود بخوان!! چون بر آن رشته سفید نظر کردم دیدم بر آن بقلم قدرت حق تعالى دو سطر نوشته شده سطر اول.
«لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم»
و در سطر دوم آیه إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ نوشته شده تا مِنْها أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ و بعد از آن نوشته شده بود ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ امیر المؤمنین على بن أبی طالب الحسن بن على الحسین بن على على بن حسین محمد بن على جعفر بن محمد موسى بن جعفر على بن موسى محمد بن على على بن محمد حسن بن على الخلف الحجه.
سپس فرمود اى داود میدانى این اسماء چه وقت نوشته شده است عرض کردم شما بهتر میدانید فرمودند دو هزار سال قبل از خلقت آدم و این دو حدیث را شیخ مفید در کتاب غیبه نقل نموده است شیخ مفید بسند خود از جابر جعفى روایت کرده گفت از حضرت باقر علیه السّلام تاویل آیه إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ را سؤال کردم تنفس عمیقى نموده و فرمود اى جابر مراد از سال وجود شریف جدم رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم است و ماه هاى دوازدهگانه ائمه دوازدهگانه بوده و چهار ماه حرام هم امامانى هستند که بنام على نامیده شدهاند پس اقرار بائمه اثنا عشر دین قیم است و بنفس خود در باره ائمه ستم نکنید یعنى بتمام دوازده امام معصوم خود معتقد بوده و از آنها پیروى کنید تا هدایت شده و بسعادت دو جهان نائل گردید.
و از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده فرمود پدرم بجابر انصارى گفت ای جابر بتو حاجتى دارم نزد ما بیا در وقت خلوت جابر حضور پدرم شرفیاب شد فرمود باو آیا مشاهده کردهاى لوحى که نزد مادرم حضرت فاطمه علیه السّلام بود؟ عرض کرد بلى وارد شدم بخانه مادرت تا او را تهنیت و مبارک باد گویم بولادت حضرت امام حسین علیه السّلام دیدم حضور آن حضرت لوحى از زمرد سبز نوشته در آن بمرکبى که نورش از آفتاب روشنتر و از مشک خوشبوتر عرض کرم ایسیده زنان این لوح چیست و در آن چه نوشته شده؟
فرمود خداوند آن را بر پدرم نازل فرموده سپس بمن مرحمت کرد تا نظر کنم عرضه داشتم حضورش اجازه میفرمائید رو نوشتى از آن بردارم فرمودند مانعى نیست من آن را استنساخ کرده و بحضرتش تسلیم داشتم و جابر آن نسخه را بپدرم داد فرمود ایجابر نظر کن تا من آنرا قرائت کنم از روى همان لوحى که نزد مادرم مشاهده نمودى و بمضمون ذیل تلاوت فرمودند بنام خداوند بخشنده مهربان این کتاب از طرف پروردگار بزرگ دانا و توانا فرستاده شده بوسیله جبرئیل امین بر محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم خاتم پیغمبران بدان ایرسول ما تعداد ماههاى سال نزد پروردگارت دوازده ماه میباشد و از آنروزیکه آسمان و زمین آفریده شده چهار ماه از دوازده ماه در علم حق حرام بوده در باره آنها ستم بنفس خود روا مدارید که اینان دین قیم خداست اى محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سپاس مرا بجا آور و عطایاى من را انکار نکن و بغیر من امیدوار مباش و نترس همانا آنکه بغیر من امیدوار است و میترسد او را عذاب کنم بعذابیکه احدى را ننمودهام اى محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم من تو را از میان تمام پیغمبران برگزیدهام و على وصى تو را بر تمام اوصیاء برترى دادهام، حسن را گنجینه علم و دانش خود قرار دادم، و حسین را بهترین فرزندان گذشته و آینده نمودهام در اعقاب حسین امامه را گذاشتهام على بن حسین زین العابدین است و باقر علیه السّلام شکافنده علم و دانش است دعوت میکند مردم را بسوى راه راست حضرت صادق راستگوترین مردم است در گفتار و کردار فتنه و تاریکى جهان را فرا بگیرد، بعد از آن موسى کاظم فرو برنده خشم است پس از آن على بن موسى الرضا است بقتل برساند او را عفریت کافرى (مراد مأمون است) دفن کنند او را در شهر و دیارى که بنا کرده آن را بنده نیکو کار ما جنب بدترین مخلوقات (مراد هارون الرشید است) و محمد هادى شبیه جدش باشد، بعد از آن على است دعوت میکند مردم را براه راست و بر طرف میکند شبهات ستمکاران را و بعد از آن حسن اعز است که بیرون آید از او جانشین محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و در آخر زمان قیام کند و ظاهر شود بر سر او عمامه سفیدیست که نگاه میدارد او را از تابش آفتاب در آنوقت منادى صدا میزند با زبان فصیح و میشنوند آن صدا را تمام خلایق از جن و انس و فریاد میزند میان آسمان و زمین ایمردم این مهدى آل محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم است زمین را پر از عدل و داد گرداند پس از آنکه فرا گرفته بود آن را ستم و جور.
منبع اصلی: تفسیر جامع، ج۳، ص: ۱۱۳- ۱۱۸(نرم افزار جامع التفاسیر)
الغیبه :
إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ.
تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب الهى، از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده، دوازده ماه است که چهار ماه از آنها حرام است .این، آیین ثابت و پابرجا (ى الهى) است! بنا بر این، در آنها به خود ستم نکنید.
توبه:۳۶
الغیبه للشیخ الطوسی وَ رَوَى جَابِرٌ الْجُعْفِیُّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ تَأْوِیلِ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ- یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ قَالَ فَتَنَفَّسَ سَیِّدِیَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ یَا جَابِرُ أَمَّا السُّنَّهُ فَهِیَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص وَ شُهُورُهَا اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فَهُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَیَّ وَ إِلَى ابْنِی جَعْفَرٍ وَ ابْنِهِ مُوسَى وَ ابْنِهِ عَلِیٍّ وَ ابْنِهِ مُحَمَّدٍ وَ ابْنِهِ عَلِیٍّ وَ إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ وَ إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً حُجَجُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَى وَحْیِهِ وَ عِلْمِهِ وَ الْأَرْبَعَهُ الْحُرُمُ الَّذِینَ هُمُ الدِّینُ الْقَیِّمُ أَرْبَعَهٌ مِنْهُمْ یَخْرُجُونَ بِاسْمٍ وَاحِدٍ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ أَبِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ فَالْإِقْرَارُ بِهَؤُلَاءِ هُوَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِیهِمْ أَنْفُسَکُمْ أَیْ قُولُوا بِهِمْ جَمِیعاً تَهْتَدُوا.
شیخ طوسى در کتاب غیبت از جابر جعفى حدیث کند که گفت: از حضرت باقر علیه السّلام از تأویل این آیه پرسش کردم (که خداى تعالى فرماید): « تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب الهى، از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده، دوازده ماه است که چهار ماه از آنها حرام است .این، آیین ثابت و پابرجا (ى الهى) است! بنا بر این، در آنها به خود ستم نکنید.» جابر گفت: آقاى من (حضرت باقر علیه السّلام) آه سردى کشید، سپس فرمود: اما (منظور از) سال، جدم رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله است، و ماههاى آن دوازده است از امیر المؤمنین تا من؛ و تا فرزندم جعفر و فرزندش موسى، و فرزند او على، و فرزندش محمد و فرزندش على و تا فرزندش حسن و تا فرزندش مهدى دوازده امام؛ که حجتهاى خدا بر خلق و امینهاى او بر وحى وعلمش مىباشند؛ و چهار ماه حرامى که آیین استوارند، چهار تن از ایشان به یک نام بیرون مىآیند؛ على امیر المؤمنین علیه السّلام، و پدرم على بن الحسین، و على بن موسى، و على بن محمد، پس گواهى دادن به اینها همان آیین استوار است، «در باره ایشان به خویشتن ستم نکنید» یعنى (به امامت) همهشان اقرار کنید تا هدایت شوید.
منبع اصلی: الغیبه:ص۹۶
نظرات شما عزیزان: